داستان بهلول
مردی از بهلول پرسید : آیا انگور حرام است؟
بهلول : نه
مرد: اگر بعد زیر آفتاب بخوابیم گناه است؟
بهلول : نه
پس چرا خوردن شراب حرام است؟
بهلول : آیا اگر من آب بر صورت تو بریزم دردت می آید ؟
مرد : نه
بهلول : اگر مشتی خاک بر صورتت بپاشم آسیبی می بینی؟
مرد : نه
سپس بهلول با گلوله ای گلی بر سر وی کوبید و سرش شکست! و به وی گفت : این را زدم تا بدانی
دوماده که با هم ترکیب می شوند تغییر می کنند همچنین بفهمی که روی قانون خدا حرف نزنی !
+ نوشته شده در سه شنبه بیست و دوم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 20:18 توسط قاسم مندوانی ( عبادی )
|
قاسم مندوانی(عبادی) دبیر معارف اسلامی استان خوزستان-شهرستان شادگان*فوق لیسانس تاریخ تشیع*